چه مقدار برای یک شغل قابل اعتماد هستیم؟

چند وقتی هست که تصمیم گرفتم تجربههای شخصیم تو محیط کار و اجتماع به اشتراک بگذارم و با شما همراهان عزیز تبادل نظر کنم و ببینم دیدگاه شما چی هست؟
تقریبا سه سالی هست که با ۲ مجموعه خیلی خوب و حرفهای و صمیمی تو حوزه برنامه نویسی و وب در حال همکاری هستم.
این دو مجموعه در کنار هم تجربیات خوب و بد زیادی داشت که باعث شد روز به روز از نظر شخصیتی و اجتماعی و هم چنین سابقه کاری تجربه و رشد خوبی داشته باشم.
من تقریبا آدم درون گرایی هستم و کلا هر جایی باشم و با هر تیمی که همکاری کنم خیلی به محیط اطرافم و رفتار آدمها توجه دارم و تحلیل میکنم تا بتونم بهترین بازخورد و بازدهی رو تو محیط داشته باشم.
تقریبا شش ماهی هست که برای درگیر استخدام یک سری نیروی کار، شدیم
چیزی که میخوام بگم و توجه من رو خیلی جلب کرده این هست که ما آدمها همیشه گلایه میکنیم که کار نیست و بازار کار خرابه و سازمان ها چه دولتی و چه خصوصی جذب نیرو ندارند. دریغ از اینکه به رشد کافی در این زمینه رسیده باشیم و حرفهای برخورد کنیم.
یه جملهای همیشه تو ذهن من هست و به همه میگم همیشه ما آدمها باید سعی کنیم رفتاری رو بروز بدیم که دوست داریم با ما همون طور برخورد بشه.
امروز ما قرار بود یک آزمون استخدامی برگزار کنیم با چند نفری به صورت ۱۰۰ درصدی ساعت آزمون و ملاقات رو فیکس کرده بودیم و تاییدیه حضور ازشون گرفته بودیم و قید هم کردیم که در صورت عدم تمایل به حضور حتما به مجموعه اطلاع بدهند. اما در کمال تعجب امروز با پیگیری زیاد متوجه شدیم که یک نفر کامل این موضوع رو فراموش کرده بود.
دو نفر دیگه بعد از تماس اپراتور شرکت، شماره مجموعه رو داخل بلک لیست گذاشتند و یک نفر هم که کلا پاسخگو نبود.
بحث این هست وقتی جایی تعهد میدی که حضور داشته باشی و لفظا تایید میکنی. چرا پای قولت نمی مونی…
شمایی که اعتراض میکنی که کار نیست و محیط های کار سخت میگیرن چقدر میتونی درک کنی حس اون فردی که قرار بوده با شما مصاحبه کنه و کلی تو زمان بندیهاش تغییر ایجاد کرده برای اینکه شمارو به همکاری دعوت کنه.
شمایی که ادعا میکنی حرفهای هستی اما تا پای آزمون وسط میاد جوری برخورد میکنی که انگار بهت توهین شده…
شما اگر فرد حرفهای باشی تو کار و خلاق، تو یک آزمون یک ساعته هم میتونی ارائه خوبی داشته باشی…
نتیجهای که میشه گرفت این هست: برخی آدمها هنوز معنی واژه تعهد و خوش قولی رو نمیدونن، این آدمها حق اعتراض ندارند چون وقتی برای یک قرار ملاقات نیم ساعته ارزشی قائل نیستن پس در تحویل کار و اجرای پروژه هم نمیتونن قابل اعتماد باشند. این آدمها به هیچ وجه مناسب محیط کار و کار جدی نیستند.
به شخصه من امروز از این موضوع خیلی نارحت شدم و سخت فکرم درگیر شد و بیشتر به این نتیجه رسیدم که اگر ما جهان سوم حساب میشیم دقیقا به خاطر این رفتارهای ریز هست که داره جامعه مارو میسازه و قراره این رفتارها متاسفانه به نسل بعد منتقل بشه…
کاش چیزهای بهتری برای ارائه به نسل بعدیمون داشته باشیم
چیزهایی مثل تعهد، وفاداری، اعتماد، خوش قولی، دید مثبت، با نهایت توان کار کردن تو حرفهای که داریم، حفظ امانت و عدم سواستفاده از آدمها تو هر جا و مکانی که هستیم چه روابط شخصی، چه روابط کاری…
آرزو محمدزاده – ۲۶ دیماه ۱۳۹۸